English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7709 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
angola yarn U نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cotton-wool yarn U نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
loggerhead U نوعی افت پنبه
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
thermate U نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
streamed U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
stream U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streams U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
jute fiber U [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
asbestos U پنبه نسوز پنبه کوهی
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
carder U پنبه زن
cottons U پنبه
cotton U پنبه
collodion U پنبه
cotton yarn U نخ پنبه
miuntain flax U پنبه کوهی
cotton seed U تخم پنبه
cork U چوب پنبه
cotton wool U لایی پنبه
pod U قوزه پنبه
pods U قوزه پنبه
cotton wool U پنبه لایی
bullying U پهلوان پنبه
bully U پهلوان پنبه
bullies U پهلوان پنبه
corks U چوب پنبه
bullied U پهلوان پنبه
miuntain flax U سنگ پنبه
cotton plant U درخت پنبه
earth flax U پنبه کوهی
rock cork U پنبه کوهی
stopper U چوب پنبه
stoppers U چوب پنبه
feeding cloth U پنبه رسان
floers of zinc U پنبه روی
oxide zine U پنبه روی
To cut ones head with cotton . <proverb> U با پنبه سر بریدن .
paper tigers U پهلوان پنبه
paper tiger U پهلوان پنبه
cotton seed U پنبه دانه
guncotton U باروت پنبه
nitro cotton U باروت پنبه
cotton plant U بوته پنبه
cotton plantation U پنبه زار
cotton plantation U پنبه کاری
cotton waste U ضایعات پنبه
cottonseed U تخم پنبه
cottonseed U پنبه دانه
asbestos U پنبه نسوز
asbestos U پنبه کوهی
floats U چوب پنبه
floss U پنبه ابریشمی
boll [cotton gin] غوزه پنبه
bobber U چوب پنبه
abiston U پنبه کوهی
card U پنبه زنی
pyrocellulose U پنبه باروتی
cards U پنبه زنی
absorbent cotton U پنبه هیدروفیل
float U چوب پنبه
cash crops U پنبه وتنباکو
floated U چوب پنبه
asbeston U پنبه نسوز
lint U ضایعات پنبه
Egyptian cotton U پنبه مصری
asbestus U سنگ پنبه
bravado U پهلوان پنبه
pyrocotton U پنبه باروتی
asbestus U پنبه نسوز
asbestus U پنبه کوهی
abiston U پنبه نسوز
phellem U چوب پنبه
cotton gin U ماشین پنبه پاک کن
cotton cake U کنجاره پنبه دانه
gin U پنبه را پاک کردن
gins U پنبه را پاک کردن
cottonseed oil U روغن پنبه دانه
mallow U پنیرک پنبه ایرانی
asbestos cement U سیمان پنبه کوهی
tampon U پنبه یا کهنه قاعدگی
asbestine U مانند پنبه نسوز
basic crops U پنبه تنباکو و برنج
pourpoint U لحاف پنبه دار
corked U چوب پنبه دار
cork oak U درخت چوب پنبه کش
cotton-waste U آشغال و ضایعات پنبه
cotton-mills U کارخانه ریسندگی پنبه ای
mountain cork U یکجور پنبه کوهی
ginning U پنبه پاک کنی
asbestos cement U سیمان پنبه نسوز
kapok U چوب پنبه سبک
bung U چوب پنبه بشکه
bunged U چوب پنبه بشکه
maco U پنبه درجه یک مصری
bungs U چوب پنبه بشکه
comber U ماشین پنبه زنی
tampons U پنبه یا کهنه قاعدگی
batting U پنبه حلاجی شده
bunging U چوب پنبه بشکه
cork borer U چوب پنبه سوراخ کن
stopper U باچوب پنبه بستن
stoppers U باچوب پنبه بستن
the cork went off with apop U چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
seed wool U پنبه خام یاپاک نکرده
gin U ماشین پنبه پاک کنی
quilting U پنبه دار پارچه لحافی
subereous U از چوب پنبه گرفته شده
gins U ماشین پنبه پاک کنی
bundle U بقچه کلاف پشم یا پنبه
cotton grade U درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
asbestos mica U عایق پنبه نسوز و میکا
peasecod U جلونیم تنه پنبه دار
phellogen U لایه چوب پنبه ساز
To pay no heed . To be inattentive . U پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
corks U بافت چوب پنبه درخت بلوط
he undid what i had done U انچه من رشته بودم او پنبه کرد
to bung up U با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
mildew U کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
absorption U میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
pyroxilin U یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
pourpoint U لباس لایه داریا پنبه دار
cork U بافت چوب پنبه درخت بلوط
vegetable fiber U الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
cloop U صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
to bung U با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
suberin U ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
cellulose U الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
willow U درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
willows U درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
snowsuit U لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
gossypol U رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
kapok U الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
waxing cork U چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
natural fiber U الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
uncorks U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncork U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
blend U مخلوط
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
blent U مخلوط شد
compost U مخلوط
confused U مخلوط
mixers U مخلوط کن
mixer U مخلوط کن
hash U مخلوط
blends U مخلوط
blenders U مخلوط کن
blender U مخلوط کن
admixtion U مخلوط
admixture U مخلوط
mixtures U مخلوط
mixture U مخلوط
blending U مخلوط
mixed U مخلوط
composite U مخلوط
macedoine U مخلوط
Milco U میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
swabs U پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
peascod U غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
swab U پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
mix U مخلوط ترکیبی
mixes U امیزه مخلوط
admix U مخلوط کردن
interlard U مخلوط کردن
intermeddle U مخلوط کردن
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
mixes U مخلوط ترکیبی
blend U مخلوط امیختگی
laudanum U مخلوط افیون
melange U مخلوط امیختگی
mixers U مخلوط کننده
immiscible U مخلوط نشدنی
melt U مخلوط کردن
solid solution U کریستال مخلوط
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
melts U مخلوط کردن
intercarrier beat U زنه مخلوط
mixer U مخلوط کننده
mell U مخلوط کردن
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
blend U مخلوط کردن
meddle U مخلوط کردن
mixing U مخلوط کردن
cryogen U مخلوط سرمازا
mingling U مخلوط کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
intermingled U با هم مخلوط کردن
intermingles U با هم مخلوط کردن
lean mixture U مخلوط رقیق
intermingling U با هم مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
mingled U مخلوط کردن
meddled U مخلوط کردن
puddles U مخلوط کردن
powder mixer U گرد مخلوط کن
Recent search history Forum search
1olivine
1Vintage style
1coffee table conversation piece
2transmembrane
0معادل کرستاسه در انگلیسی چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com